Susa Web Tools
حمید آ - سارا عشق رفته حمید
سارا عشق رفته حمید
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 35447





==================

==================

.

چهارشنبه 90 آذر 30 :: 5:13 عصر :: نویسنده : حمید آ

 

www.smilehaa.orgبـه خـدا نـمــیـری از یادwww.smilehaa.org

به خدا نمیری از یاد .. 

 غـروبـا میون هــفته بر سـر قـبر یه عاشـق

یـه جوون مـیاد مـیزاره گـلای سـرخ شـقایـق

بی صـدا میشکنه بغضش روی سـنـگ قبـر دلدار

اشک میریزه از دو چـشـمش مثل بارون وقت دیدار

زیر لب با گـریه مـیگه : مـهـربونم بی وفایـی

رفتی و نیـسـتی بدونی چـه جـگر سـوزه جـدایی

آخه من تو رو می خواستم اون نجـیـب خوب و پاک

اون صـدای مهـربون ، نه سـکــوت ســرد خــاک

تویی که نگاه پاکت مـرهـم زخـم دلــــم بـود

دیدنـت حـتی یه لـحــظه راه حـل مشکـلـم بود

تو که ریـشه کردی بـا من، توی خـاک بی قراری

تو که گفتی با جـدایی هـیـچ مـیونه ای نداری

پس چـرا تنهام گذاشـتی توی این فـصل ســیاهی

تو عـزیـزترینی اما یه رفیـق نــیـمه راهــی

داغ رفتنـت عـزیـزم خط کـشـیـد رو بـودن مـن

رفتی و دیگـه چـه فایده ناله و ضـجـّه و شیـون

تو سـفر کردی به خـورشـید ، رفتی اونور دقایق

منـو جا گذاشتی اینجا با دلی خـســته و عاشـق

نمـیـخـوام بی تو بمـونم ، بی تـو زندگی حرومــه

تو که پیش من نبـاشـی ، هـمـه چـی برام تمـومه

عاشـق خـسـته و تنها سـر گـذاشـت رو خاک نمناک

گفت جگر گـوشـه ی عـشـقو دادمـش دسـت توای خاک

نزاری تنها بمونـه ، هــمـدم چـشـم سـیـاش باش

شونه کن موهاشو آروم ، شـبا قصـه گو بـراش باش

و غـروب با اون غـرورش نتونسـت دووم بـیـــاره

پاکشـیـداز آسـمـون و جاشـو داد به یـک سـتاره

اون جــوون داغ دیـده با دلـی شـکـسـته از غـم

بوسـه زد رو خـاک یار و دور شد آهسـته و کم کم

ولی چند قدم که دور شد دوباره گـریه رو سـر داد

روشــــو بــر گــردونـــد و داد زد

بـه خـدا نـمــیـری از یاد   بـه خـدا نـمــیـری از یاد




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
سه شنبه 90 آذر 29 :: 11:22 عصر :: نویسنده : حمید آ

 

www.smilehaa.org توهم  www.smilehaa.org

cartpostaleto.ir

 

با تو خوشبخت میشوم یک روز

این تجسم برای من کافیست


اینکه شاید تو هم دچار منی


این توهم برای من کافیست

پشت این اشک ها صبورم من


مثل دیوانه های زنجیری

امتحان کن چگونه میمیرم


یک تبسم برای من کافیست




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
دوشنبه 90 آذر 28 :: 9:15 عصر :: نویسنده : حمید آ

www.smilehaa.orgمعجزه خاموشwww.smilehaa.org

 کارت پستال عشق

زندگیم یک معمای مبهم وپیچیده شده که باهر طلوع وبا هر

 غروب مرا بیشتر به کام خویش می کشد ودم به دم دست بر

 گلویم می گذارد وبی رحمانه آن را می فشارد لحظه ی حزین

 آن تمام قصه ها را از یادم برده وغصه را در وجودم نشانده .

قصه شادی و شور, قصه خنده و مهر, قصه ساحل و موج همه

 وهمه را از ذهن خسته ام پاک کرده وکلماتی چون بیم , غم

 و قهر ونیست شدن را مکرر برایم بازگو می کند.

من نمی خواهم ناسروده باقی بمانم پس باز هم به تلاشم ادامه

 می دهم  تا شاید با معجزه عشق به طلوع صبح روشن امید

برسم , حتی اگر سالها در یک کوره راه پرهراس در دل

 تاریک شب بمانم وچون ره گم کرده ای  افسرده در کنار

دیوار های خراب آباد زانوی غم بغل بگیرم اما نمی گذارم

 چشمانم بسته شوند ومدام به آن روزنه نور که بر قلبم می

 تابد خیره میشوم تا او را ببینم.

عاشقم عاشق به رویت گرنمی دانی بدان

                                 سوختم درآرزویت گر نمی دانی بدان




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
یکشنبه 90 آذر 27 :: 5:1 عصر :: نویسنده : حمید آ

www.smilehaa.orgافسوسwww.smilehaa.org

 

آسمان وقف نگاهت گل من - مانده ام چشم به راحت گل من - هر کجا هستی باشی گویم - که خدا پشت و پناهت گل من

در شب کوچک من افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد

در شب کوچک من دلهره ویرانیست گوش کن وزش ظلمت را

 میشنوی

من غریبانه به این خوشبختی مینگرم

من به ناامیدی خود معتادم

ای سراپایت سبز

دست هایت را چون خاطره ای سوزان در دستان عاشق من

 بگذار

ولبانت را چون حسی گرم به نوازش لبهای عاشق من بگذار




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
شنبه 90 آذر 26 :: 5:18 عصر :: نویسنده : حمید آ


آیاعشق واقعادلیل می خواهد؟

 کارت پستال عشق

 

دختری از پسری که عاشقش بود پرسید …

چرا مرا دوست داری …؟

چرا عاشقم هستی …؟

پسر گفت …:

نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم …

دختر گفت …:

وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی .!.!.؟

پسر گفت… :

واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم …

دختر گفت …:

اثبات.!.!.؟

نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم …

شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد…

اما تو نمی توانی این کار را بکنی …

پسر گفت …:

خوب …

من تو رو دوست دارم …

چون …

زیبا هستی…

چون…

صدای تو گیراست …

چون…

جذاب و دوست داشتنی هستی…

چون …

باملاحظه و بافکر هستی …

چون …

به من توجه و محبت می کنی …

تو را به خاطر لبخندت …

دوست دارم …

به خاطر تمامی حرکاتت…

دوست دارم …

دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد …

چند روز بعد …

دختر تصادف کرد و به کما رفت…

پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت…

نامه بدین شرح بود …:

عزیز دلم …

تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم …

اکنون دیگر حرف نمی زنی …

پس نمی توانم دوستت داشته باشم …

دوستت دارم …

چون به من توجه و محبت می کنی …

چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی…

نمی توانم دوستت داشته باشم…

تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم …

آیا اکنون می توانی بخندی …؟

می توانی هیچ حرکتی بکنی …؟

پس دوستت ندارم …

اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد…

در زمان هایی مثل الان…

هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم…

آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دار…؟

نه هرگز…

و من هنوز دوستت دارم …




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
جمعه 90 آذر 25 :: 11:38 عصر :: نویسنده : حمید آ

www.smilehaa.orgشیشه ای میشکندwww.smilehaa.org

شیشه ای میشکند ...

یک نفر میپرسد :

که چرا شیشه شکست ؟

یک نفر میگوید :

شاید این رفع بلاست ...

دیگری میگوید :


شیشه را باد شکست ...


دل من سخت شکست


هیچ کس هیچ نگفت ... !


غصه ام را نشنید ...


از خودم میپرسم :


ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کمتر بود ؟؟؟ !


!!!!!!!!!!!


؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
جمعه 90 آذر 25 :: 7:14 عصر :: نویسنده : حمید آ

 www.smilehaa.orgهمیشه دلم می خواسwww.smilehaa.org


همیشه دلم می خواس...
بهم بگی دوسم داری...
وقتیکه پیش منی...
سر روی شونم بزاری...
همیشه دلم می خواس...
که بی قرار من باشی...
اگرم زمستونم...
تنها بهار من باشی...
همیشه دلم می خواس...
ناز نگامو بکشی...
روی بوم آرزوت...
عکس چشامو بکشی...
همیشه دلم می خواس...
غرق محبتم کنی...
از عذاب بی کسی...
منو راحتم کنی...
همیشه دلم می خواس...
اسم منو صدا کنی...
هر کسی غیر منو...
به عشق من رها کنی...
همیشه دلم می خواس ...
با هم دیگه بریم سفر...
دورشیم از این آدما...
نمونه از ما یه اثر...
همیشه دلم می خواس...
تو رویاهات جا بگیرم...
یه جوری نگام کنی...
که از نگاهت بمیرم...
همیشه دلم می خواس...
واسم ستاره بچینی...
وقتی که تنها شدم...
تنهاییهامو ببینی...
همیشه دلم می خواس...
برات عزیزترین باشم...
میون این همه غم...
پناه دلت باشم...




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
چهارشنبه 90 آذر 23 :: 9:11 عصر :: نویسنده : حمید آ

وقتی می روی

وقتی می روی

 

تمام چیزهای عادی

یادگاری می شوند

حساس می شوند

ترک بر می دارند

 

بر مبل نمی شود نشست

که تو آنجا نشسته بوده ای

هوا را نمی شود نفس کشید

که عطر تو آنجا بوده است

 

وقتی نیستی

همه چیز

تو را یادآوری می کند

تو را و نبودنت را




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
سه شنبه 90 آذر 22 :: 11:53 عصر :: نویسنده : حمید آ

smile ???????? ?????? نام تو  smile ???????? ??????

 

می دانم نامه ام را حتی اگر در آخرین روز حیات زمین به دستت برسد می خوانی

بیا به کوچه هایی که امشب میزبان قدمهای من و تو خواهند بود سلام کنیم

بیا به یاد چشمهایی که در روزگار غم و غصه با ما گریسته اند گل سرخی در باغچه روحمان بکاریم.

شاید کسی را که با او خندیده ای فراموش کنی

اما هرگز

کسی را که با او گریسته ای را از یاد نخواهی برد .

و من از هنگام تولد کائنات تا کنون سر به شانه های تو گریسته ام

پس چگونه می توانم لحظه ای تورا فراموش کنم ؟

چگونه می توانم با ابرهای بهاری در سرودن تو همراه نشوم .

اگر به من بگویند :

فقط یکبار می توانم تورا از پشت شیشه های مه آلود ببینم

و برایت دست تکان بدهم

واگر به من بگویند :

فرصتی نیست و فقط یک جمله می توانم به تو بگویم

و پس از آن به ابدیت می رسیم

رو به رویت می ایستم و می گویم :

در قیامت هم نام تورا بر لب خواهم داشت



موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
دوشنبه 90 آذر 21 :: 9:55 عصر :: نویسنده : حمید آ

 دوستت دارم ها

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا،

  دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را…

  این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی!

  باید آدمش پیدا شود!

 باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!

 سنت که بالا می‌رود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکرده‌ای و روی هم تلنبار شده‌اند!

 فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمی‌توانی با خودت بکشی‌اش…

 شروع می‌کنی به خرج کردنشان!

 توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی

 توی رقص اگر پا‌به‌پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند

 توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد

 در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده‌ات انداخت و اگر منظره‌های قشنگ را نشانت داد

 برای یکی یک دوستت دارم خرج می‌کنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ می‌شود خرج می‌کنی! یک چقدر زیبایی یک با من می‌مانی؟

 بعد می‌بینی آدم‌ها فاصله می‌گیرند متهمت می‌کنند به هیزی… به مخ‌زدن به اعتماد آدم‌ها!

 سواستفاده کردن به پیری و معرکه‌گیری…

 اما بگذار بگند......

 بگذار صندوقچه‌شان لبریز شود آن‌‌وقت حال امروز تو را می‌فهمند بدون این‌که تو را به یاد بیاورند

 غریب است دوست داشتن.

 و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...

 وقتی می‌دانند کسی با جان و دل دوستشان داریم ...

 و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانشان ریشه دوانده؛

 به بازیمان می‌گیرند هر چه ما عاشق‌تر،او سرخوش‌تر، هر چه ما دل نازک‌تر، او بی رحم ‌تر.

 تقصیر از اونیست؛

 تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوششان خوانده شده‌اند




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
<   1   2   3   4   5   >>   >