Susa Web Tools
حمید آ - سارا عشق رفته حمید
سارا عشق رفته حمید
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 35445





==================

==================

.

چهارشنبه 90 آبان 11 :: 2:31 عصر :: نویسنده : حمید آ

گروه گل یاسدیر نیست ...گروه گل یاس

 

ما کسایی که به فکرمون هستن رو به گریه می اندازیم. ما گریه می کنیم برای کسایی که به فکرمون نیستن. و ما به فکر کسایی هستیم که هیچوقت برامون گریه نمی کنن. این حقیقت زندگیه. عجیبه ولی حقیقت داره. اگه این رو بفهمی، هیچوقت برای تغییر دیر نیست

 

 

گروه گل یاسدوستت دارم ، دوستت دارم گروه گل یاس

به لطافت برگ گل

به ظرافت و زیبایی گل رز ، نرگس ، مریم

به لطافت شبنم صبحگاهی ، به استقامت کوه ، به پختگی پیر دهر

دوستت دارم ، دوستت دارم

به اندازه یک دنیا پر از محبت ، به تو عشق می ورزم

کاش که این عشق را با محبت پاسخ دهی

دوستت دارم ، دوستت دارم

عشق من منتظرت می مانم ، تا قیامت ، تا دنیا هست

تا روزی عشقت را نثارم کنی

دوستت دارم ، دوستت دارم

مرغ عشق زیبای من

فرسنگها از من دوری و روحم متعلق به توست

دوستت دارم ، دوستت دارم

دوستم داشته باش ، تا اعماق روحم از عشق تو لبریز شود

امید به تو دارم ، امیدم را ناامید نکن

محبوب من ، دلدار من ، عشق من

دوستت دارم ، تا دوستم داشته باشی

مرغ عشق من ، جفت زیبای من

دوستت دارم ، دوستت دارم

اگر بدانم که عاشقم هستی و مرا می خواهی

غم هجرانت را به جان می خرم

دوستت دارم ، دوستت دارم

مرغ عشق من ، جفت زیبای من

امید و آرزویم ، تا آخر عمر منتظرت می مانم

دوستت دارم ، دوستت دارم




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
چهارشنبه 90 آبان 11 :: 1:17 صبح :: نویسنده : حمید آ

 

خدایا! به من کمک کن، به من کمک کن تا عشق او را برای همیشه حفظ کنم، خدایا! به من کمک کن تا عاشقانه ترین نگاه ها را در چشمانش بریزم لطیف ترین کلمات را نثار قلب جوانش کنم. خدایا به من کمک کن تا در معبد عشق او بهترین و شیرین ترین دعاگر باشم. خدایا به من کمک کن تا سرود عشق را به هنگام طلوع آفتاب هر بامداد بر لبانش جاری سازم ،آواز عشق را در گوشش سر دهم ، خدایا ! بگذار او نیز مرا همچون بتی در معبد عشق بگذارد و پذیرا شود

من هنوزهم خیلی تنهام...

 

 

یه روز بهم گفت: « می خوام باهات دوست باشم؛ آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام.»

 

بهش لبخند زدم و گفتم:« آره می دونم.فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام»

 

یه روز دیگه بهم گفت :« می خوام تا ابد باهات بمونم؛ آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام»

 

بهش لبخند زدم و گفتم :« آره می دونم. فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام.»

 

یه روز دیگه گفت:« می خوام برم یه جای دور، جایی که هیچ مزاحمی نباشه. بعد که همه چیز

 

روبراه شد توهم بیا. آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام.»

 

بهش لبخند زدم و گفتم:« آره می دونم.فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام»

 

یه روز تو نامه اش نوشت: « من اینجا یه دوست پیدا کردم. آخه می دونی؟ من اینجا خیلی

 

تنهام.»

 

براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:« آره می دونم. فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام.»

 

یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت:« من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی کنم.

 

آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام.»

 

براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:« آره می دونم. فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام.»

 

حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم و چیزی که بیشتر خوشحالم میکنه

 

اینه که نمی دونه من هنوزهم خیلی تنهام...




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
چهارشنبه 90 آبان 11 :: 1:16 صبح :: نویسنده : حمید آ

 

 

دوست واژه ایست که از لب فرشته ها چکیده است دوست نامه ایست . نامه ای که از خدا رسیده است نامه ی خدا همیشه خواندنی ست روی دفتر فرشته ها واژه ی "دوست" همیشه ماندنی ست دوستی یک مسئولیت شیرین است

نه یک فرصت

 

دیگه دیره ....

 

روزگارمن دیگه به پای اون تباه شده
رنگ عشق ما دیگه تیره شده سیاه شده
دیگه تا اخر عمر تنهای تنها می مونم
اون که یار من بود رفت و بی وفا شده
یه روز میاد دلت واسم داد بزنه
لبت فقط اسمم رو فریاد بزنه
ولی دیره ولی دیره
بازم میاد روزی که بارون بباره
بخاد که عشق من رو یادت بیاره
ولی دیره ولی دیره
نمی تونم نمی تونم خنده کنم
دلم و از غصه و غم کنده کنم
اخه تنهام اخه تنهام

نامه عاشقانه

 

 

وقتی دلتنگ شدی به یاد بیار کسی رو که خیلی دوست داره .



وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی



وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه

 

وقتی دلت خواست بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه داره .


 



موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
دوشنبه 90 آبان 9 :: 6:32 عصر :: نویسنده : حمید آ

 

خودت میدونی ، میدونم ... دلیل رفتنت چی بود

اما میتونستی نری ... چرا میگی قسمت نبود ؟؟

اگه قسمـت نبـود چـرا تـو مونــدی

خــدا چــرا مــارو بهــم رســونـدی

اگه مـــیدونستی یــه روزی مـیری

چـرا روزا رو تـا اینجـا کـشوندی ؟؟؟

 

 

چی بودم ، چی شدم به خاطـر تـو

ولی پشت دلـم رو خـالـــی کــردی

حـالا اسمـت مـیاد گـــریم میــگیره

نمــیدونـی کـه با دلـم چــه کــردی

اگــه در حــق تو خـــوبی نکــــردم

بدون کـه خالی بود دسـتای سردم

ولی من در عوض هر چی که بودم

بــا احـسـاسـات تـو بــازی نکـــردم

اگرچه می دونــم دوســم نــداری

به هـر در مـی زنــم تنهــام نــزاری

اگــر پـای کســی هــم در مــیونه

بـــزار اســمت اقــلا روم بمـــونـــه

 

 

دم آخر بزار دسـت تـوی دســتام

بـــزار بهت بگـــم دردم چــی بوده

فقط لطفی کن و حـــرفامو بشنو

شـــاید دیگــه نگی قسمت نبوده

اگه تصمیــــــم رفتـــنو گـــرفتی

ببخــش اگه پشیــمونت نکــــردم

آره من واســــه تو کــم بودم اما

با احسـاسـات تـــو بازی نکــــردم




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
دوشنبه 90 آبان 9 :: 6:30 عصر :: نویسنده : حمید آ

*•. .•**•. آواره .•* *•. .•*

بیچاره من کــه بــعد تــو اواره میـــشم

باورم نمی شــه کـــه رفتــی از پیــشم

روزا می گذشــتن برام ، اما به سخــتی

اومــدم بــه دیـــدنـــــت امـــا تــو رفــتی

چـــــاره درد مـــن مــرگـــــم رســــــیده

اینـجا حتـــی قبـــله ام صــبرم نمــی ده

اومــــــدم نـــــــــزارم عشقتـــو ببـــازی

اما این رسمش نبــــود مهـــمون نــوازی

میمیرم ... اگه از تو نشـــونی نمـــونه عــزیزم

میسوزم ... تا نیای چشامو من به در می دوزم

میمیرم ... نگو رفتن مـن واســت فرقــی نداره

من میرم ... اما گـریه نکــن دیــگه فــایده نداره

می رم ... می رم ... می رم

بـــدون وداع

می رم ... می رم ... می رم

به خاطره ها

می رم ... می رم ... می رم

خـداحـافـظ

عشق،عکس عاشقانه،عاشق،دل

 

بیچاره ام ، خسته ام ، چشم انتـــظارم

توی این پس کوچــه هــا تنــــها نـــزارم

نیستی از تاریکـــی شـــبا مــی ترســم

بـی وفــا ، دارم تـــوی ســـرما میـــلرزم

میتــرســـم از غـــصه هــــا دووم نـیارم

آخه هـیچ نشـــونــــه ای از تـــو نـــدارم

آروم ، آروم دارم از غصـــه مـــی میــرم

تو بگـو نشــونه تـــو از کــی بگـــیرم ؟؟؟

 

 

میمیرم ... اگه از تو نشـــونی نمـــونه عــزیزم

میسوزم ... تا نیای چشامو من به در می دوزم

میمیرم ... نگو رفتن مـن واســت فرقــی نداره

من میرم ... اما گـریه نکــن دیــگه فــایده نداره

می رم ... می رم ... می رم

بــــدون وداع

می رم ... می رم ... می رم

به خاطره ها

می رم ... می رم ... می رم

خـداحـافـظ

 

تموم زندگیـم اینـــه ، منـــو بغـــض و درو دیــوار

چی مونده از تن خستم که میخواد بشکنه اینبار

میرم ... خداحافظ ...




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
یکشنبه 90 آبان 8 :: 5:24 عصر :: نویسنده : حمید آ

 

 

یادت نره خیــلی بـدی کـردی بـه قـلب بیکسـم

بدون که دست من و تو دیگه به هم نمی رسن

یــادت نـــره کــه اینــروزا خیلــی دلـم ازت پـره

بـه کـی بگـم چـرا دلـم از عشـق تـو نمـی بـره

یادت نره اشکای من یه عمری ریخت به پای تو

چیکار کنـم اگـه شبـا هـی مـی کـنم هــوای تو

یادت بـیاد اشـک مـنو یـادت بیـاد اون خنـده هام

بیــا و لبخنــدی بـزن به یـاد لحـظه لحـظه هــام

 به کی بگم که بتــونه از عــاشــقی ســیرم کنه

وقتــی دلــم ازت پــره جز تــو کــی آرومــم کنه

خدا بخــواد همیــن روزا دارم مـی یــام کــنار تو

شـایـد ازش کـــاری بـــرآد اون قلـــب بیقــرار تو

حــالا کـه مــیری از پیشـم بــرو ولی اینـو بـدون

دیگه نسلمـم تــو ایــن دنــیا نمــی بینــی بـدون

حالا که میــری از پیشــم برو ولـی یــادت باشه

آخه سخته یه ساقه ای از ریشه ای جــدا باشه

حالا کــه دیــگه موقــع پریـــدن از تـــو رسیـــده

باید بــدونم کـــی تـــورو از روی بومـــم دزدیــده

هر جای دنــیا که بری بـــدون یکی دوستت داره

یکـــی کــه بعــد رفتنــت یـــه لحــظه آروم نداره

به کی بگم که بتــونه از عــاشــقی ســیرم کنه

وقتــی دلــم ازت پــره جز تــو کــی آرومــم کنه

خدا بخــواد همیــن روزا دارم مـی یــام کــنار تو

شـایـد ازش کـــاری بـــرآد اون قلـــب بیقــرار تو




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
یکشنبه 90 آبان 8 :: 5:23 عصر :: نویسنده : حمید آ

 

 

بــــــا اینـــــکه ایـــــــنو مـــی دونـــــــم بــــــایــــد ازت بــــدم بــــیاد

بـــــازم میخـــــوام ببینمــــت ، خـــــدایـا قلـــــبم چــــی میخـــــواد ؟

میخــــواد کــــــه اون روزای تلــــــخ دوبــــاره بـــــاز زجـــــرم بـــــده

کــاش بــــدونی چطــــور گــــــذشـــــت ، گذشتمـــــو یـــــادم بــــره

خیلـــی روزا تـــــــو خلـــــوتــــــم دلـــــم هـــــواتـــــو مــــی کـــــنه

ولــــی شکســـتن تــــا چقــــدر ، بــــاشـــه فـــــرامـــــوش بکــــــنه

نگاه نکن ، چیزی نگو ، با اینکه دل تو تنهایی مـی خواد باشـم کنارت

شکستـن غرورمو ، بهت نمیدم تا جاش بازم یـــه روز باشــم کنارت




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
شنبه 90 آبان 7 :: 10:47 عصر :: نویسنده : حمید آ

 

آخه من فکر نمیکردم بـه تـو وابسـته بشـم

توی یه دوستی ساده اینجور عاشقت بشم

 

اینهمه منو نـرنجــون نـــزار دیــوونــه بشـم

یادته بهم می گفتی دارم عاشقت می شم

همه حرفات دروغ بود میــدونم بـــرنمیگـردی

اونروزا سرت شلوغ بود تو منو درک نمیکردی

 

من دیوونه ی ساده به تو عادت کـرده بودم

اما تو منو ندیــدی چـی جوری دل داده بودم

مگه تو خودت نگفتی کـه کنار مـــن مــی مونـــی

هی میگفتــم بی تو مـــردم با زبـــون بـی زبونــی

عزیزم یادت بـــمونه خیلــی بد کـــردی و رفتــــی

به تو عادت کرده بودم امـا تــو رفتـی کـــه رفتـی

من ساده فکر میــکردم کـــه بــه آرزوم رســـیدم

اینهمه به پات نشستم از تو هیچ چیـــزی ندیـــدم

باشه من میرم ولی تو به خدا تنـــها می مــونــی

نگرانتم نبــاشـــم بــه خــدا خــودت مــی دونــی

باشه من میرم ولی تو چشم به راه من نباشــی

قلب ساده صبـــورم بایــد از عشقــت جـدا شـی

آخر قصــه مـــا هـــم عاقبــــت زیـــــرو رو شـــد

کی فکر میکرد که نباشی دل مـن بی آبرو شـــد

 

باورش سخته هـنــوزم اگه تـــو نباشـــی پیشــم

کی درد منو می فهمه وای دارم دیوونـه میشــم

وقتیکه صدات به گوشم میرسـه آتیــش میگــیرم

وقتی تو نباشی پیشــم با کــی مــن آروم بگــیرم

از همــــون روزی کـــه رفتــی دارم از غصــه میـمــیرم

از هـمه مــردم این شهــــر هـــی سراغتـــو میگیـــرم

از همون روزی که رفــتی قـــاب عکستــو مـــی بوسم

تو اونجـــا غریبـــی آره منـــم ایـــن گوشـــه میپــوسم

منتظـــر می مــــونـــم امــــا مـــیدونــــم برنمیگـــردی

کاشکی بــــودی و میدیدی با مـــــن تنـــها چه کـــردی

بدون عاشــــقت یه عمــــره تــــورو از یــــادش نبـــرده

یه روز برمیــــگردی امـــــا میشـــنوی فـــلانی مـــرده




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
شنبه 90 آبان 7 :: 10:36 عصر :: نویسنده : حمید آ

 

 

اگه عمرم یه نفس بود

واسه دیدار تو بس بود

آخه عاشق تو بودم ... نبودم ؟؟؟

 

اگه دیر بـه تـو رسیـدم

اگـه آخــرش بــردیـدم

ولی آرزومـو دیـدم ... نـدیـدم ؟؟؟

از خدا چیـزی نخواسـتم

جز یـه عشـق یـادگـاری

پیشکش تو که یـه روزی

بتــونـــی تنــهام بــزاری

از تو من چیزی نخواستم

که به فکـر مــن نـباشـی

میــدونـی دلــم نیــومـــد

پای عشق من فدا شـی

اگــــه قسمـــتم نبــــودی

ولـی فرصتـــم کـــه دادی

این دو روز آخر عمری با تـو بـاشـم ...

وقتی این شعرو میخونی

که تو دنـیای تــو نیســتم

از خـدام بوده کـه بـا تو آشـنا شـم ...




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
شنبه 90 آبان 7 :: 10:34 عصر :: نویسنده : حمید آ

 

 

زندگـی بــی تو عــذابــه نــازنینــم بــی تــو هـرگـز

قلبمـو از تـــو جـدا هـرگـز نبینــم بــی تـــو هــرگـز 

زیر بارون نگاهـت عـمریـه کــــه خیـــسه خیســـم 

حــالا از پاکـیه تـو غــرق یقینــم بــی تــو هــــرگــز 

مظــهر وجـودم از تـو کـه تمـام لحظــــه هــــامـی 

تو خودت خوب می دونی با تو اجینم بی تو هـــرگز 

تو خودت هفت آسمــونی مـــن زمینـــی حقیــــرم 

عشق پاک آسمونا من زمینـــم بــی تــو هــرگـــــز 

من و تو دو جسم و یک روح تا قیامت با هم هستیم 

عشق تو هرگز نمیرد توی سینـم بــی تــو هــرگــز 

منو از خودت بدون ای واژه هــای عشــق و لبــخند 

من همیشه تا همیشه با تو اینـم بــی تــو هــرگــز




موضوع مطلب : سارا . حمید . عشق . تنهایی . از دست رفته
<   <<   6   7   8   9   10   >